معنی فارسی daunders
B1اشخاصی که بیهدف و آرام قدم میزنند.
People who wander aimlessly.
- NOUN
example
معنی(example):
پرسهزنان در شهر اغلب از سکوت صبحهای زود لذت میبرند.
مثال:
The daunders in the town often enjoy the quiet of early mornings.
معنی(example):
بسیاری از پرسهزنان ترجیح میدهند که کاوش کنند تا اینکه عجله کنند.
مثال:
There are many daunders who prefer to explore rather than rush.
معنی فارسی کلمه daunders
:
اشخاصی که بیهدف و آرام قدم میزنند.