معنی فارسی deadish
B1به حالتی اشاره دارد که به وضوح مرده نیست اما خیلی زنده نیز به نظر نمیرسد.
Somewhat dead or lifeless, but not completely so.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گیاه به نظر مرده میرسید اما ممکن است هنوز زنده بماند.
مثال:
The plant looked deadish but might still survive.
معنی(example):
او بعد از جلسهی طولانی احساس مردگی میکرد.
مثال:
She felt deadish after the long meeting.
معنی فارسی کلمه deadish
:
به حالتی اشاره دارد که به وضوح مرده نیست اما خیلی زنده نیز به نظر نمیرسد.