معنی فارسی debtless

B1

بدون بدهی، حالتی که در آن فرد هیچگونه بدهی مالی ندارد.

Having no debts; being free from financial obligations.

example
معنی(example):

پس از پرداخت وام‌هایش، او برای اولین بار احساس آزادی از بدهی کرد.

مثال:

After paying off his loans, he felt debtless for the first time.

معنی(example):

زیستن زندگی بدون بدهی می‌تواند آرامش ذهنی به همراه داشته باشد.

مثال:

Living a debtless life can bring peace of mind.

معنی فارسی کلمه debtless

: معنی debtless به فارسی

بدون بدهی، حالتی که در آن فرد هیچگونه بدهی مالی ندارد.