معنی فارسی deconsider

B1

کنار گذاشتن یا نادیده گرفتن یک گزینه یا فرضیه به دلیل ناپسند بودن یا غیرقابل قبول بودن آن.

To regard something as unworthy or invalid, often implying a reassessment of earlier judgments.

example
معنی(example):

ما باید آن گزینه را کنار بگذاریم زیرا نیازهای ما را تامین نمی‌کند.

مثال:

We should deconsider that option as it does not meet our needs.

معنی(example):

زمان آن است که فرضیات قبلی را کنار بگذاریم و از امکانات جدید کاوش کنیم.

مثال:

It's time to deconsider previous assumptions and explore new possibilities.

معنی فارسی کلمه deconsider

: معنی deconsider به فارسی

کنار گذاشتن یا نادیده گرفتن یک گزینه یا فرضیه به دلیل ناپسند بودن یا غیرقابل قبول بودن آن.