معنی فارسی demonopolised

B1

به طور موفقیت‌آمیز از انحصار خارج شده، اشاره به یک فرایند قبلی دارد.

The past tense of demonopolize, indicating that the action has been completed.

example
معنی(example):

پس از اصلاحات، صنعت با موفقیت از انحصار خارج شد.

مثال:

After the reforms, the industry was successfully demonopolised.

معنی(example):

کشور توانست مخابرات خود را از انحصار خارج کند.

مثال:

The country was able to demonopolised its telecommunications.

معنی فارسی کلمه demonopolised

: معنی demonopolised به فارسی

به طور موفقیت‌آمیز از انحصار خارج شده، اشاره به یک فرایند قبلی دارد.