معنی فارسی difficultness
B1سختی، دشواری یا چالش در انجام یک کار.
The quality of being difficult or challenging.
- NOUN
example
معنی(example):
سختی امتحان دانشآموزان را غافلگیر کرد.
مثال:
The difficultness of the exam caught the students off guard.
معنی(example):
سختی یادگیری یک زبان جدید میتواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد.
مثال:
The difficultness of learning a new language can vary from person to person.
معنی فارسی کلمه difficultness
:
سختی، دشواری یا چالش در انجام یک کار.
