معنی فارسی dimplier
B2دیمپلیتر، به معنای داشتن چالها یا فرورفتگیهای بیشتری در مقایسه با دیگر موارد است؛ برای توصیف ویژگیهای ظاهری یا بافت استفاده میشود.
More dimply; having a greater number of small indentations or dimples than another object.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
لبخند او وقتی شاد بود حتی دیمپلیتر بود.
مثال:
Her smile was even dimplier when she was happy.
معنی(example):
بافت دیمپلیتر روی پارچه آن را منحصر به فرد نشان میداد.
مثال:
The dimplier texture on the fabric made it look unique.
معنی فارسی کلمه dimplier
:
دیمپلیتر، به معنای داشتن چالها یا فرورفتگیهای بیشتری در مقایسه با دیگر موارد است؛ برای توصیف ویژگیهای ظاهری یا بافت استفاده میشود.