معنی فارسی dis-empower
B1بیسقدرت کردن، یعنی توانایی یا قدرت یک فرد یا گروه را کاهش دادن.
To make someone feel less confident or less powerful.
- VERB
example
معنی(example):
قوانین جدید کارمندان را بیقدرت خواهند کرد.
مثال:
The new rules will dis-empower the employees.
معنی(example):
او احساس کرد که تغییرات، داوطلبان را بیقدرت خواهند کرد.
مثال:
He felt that the changes would dis-empower the volunteers.
معنی فارسی کلمه dis-empower
:
بیسقدرت کردن، یعنی توانایی یا قدرت یک فرد یا گروه را کاهش دادن.