معنی فارسی discabinet
B1کمد یا ظرفی برای نگهداری دیسکها و رسانههای ذخیرهسازی.
A cabinet designed to hold discs or storage media.
- NOUN
example
معنی(example):
او اسناد را در کمد دیسک مرتب کرد.
مثال:
She organized the documents in the discabinet.
معنی(example):
کمد دیسک انواع مختلف دیسکهای ذخیرهسازی را نگه میدارد.
مثال:
The discabinet holds various types of storage disks.
معنی فارسی کلمه discabinet
:
کمد یا ظرفی برای نگهداری دیسکها و رسانههای ذخیرهسازی.