معنی فارسی discal
B1مربوط به شکل دیسک یا دایره؛ به اشیاء با این شکل اشاره دارد.
Relating to or resembling a disc; typically circular.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در مهمانی لباس دیسکالی به تن داشت.
مثال:
He wore a discal outfit to the costume party.
معنی(example):
هنرمند یک ادای احترام دیسکالی به موسیقیدان مورد علاقهاش ساخت.
مثال:
The artist created a discal tribute to his favorite musician.
معنی فارسی کلمه discal
:
مربوط به شکل دیسک یا دایره؛ به اشیاء با این شکل اشاره دارد.