معنی فارسی disembowelments
B2دیسیمبوولمنتس، عمل خارج کردن اندامهای داخلی از بدن، معمولاً به روش خشونتآمیز یا در یک زمینه جنگی.
The act of removing the internal organs of someone, typically in a violent context or historical reference.
- NOUN
example
معنی(example):
فیلم ترسناک صحنههایی با دیسیمبوولمنتس داشت.
مثال:
The horror movie featured a scene with disembowelments.
معنی(example):
متون تاریخی اغلب در مورد دیسیمبوولمنتس در نبردها توضیح میدهند.
مثال:
Historical texts often describe disembowelments in battles.
معنی فارسی کلمه disembowelments
:
دیسیمبوولمنتس، عمل خارج کردن اندامهای داخلی از بدن، معمولاً به روش خشونتآمیز یا در یک زمینه جنگی.