معنی فارسی disembrace
B1دیسیمبریز، عمل رهایی از آغوش یا دستهای دور شخص دیگر، اغلب به معنی پایان یک رابطه یا نزدیکی عاطفی.
To release from an embrace or to cease holding someone close, often signifying the end of an emotional bond.
- VERB
example
معنی(example):
آنها پس از بحثشان تصمیم به دیسیمبریز گرفتند.
مثال:
They decided to disembrace after their argument.
معنی(example):
دیسیمبریز به معنای توقف آغوش یا نگه داشتن شخصی است.
مثال:
To disembrace is to stop hugging or holding someone.
معنی فارسی کلمه disembrace
:
دیسیمبریز، عمل رهایی از آغوش یا دستهای دور شخص دیگر، اغلب به معنی پایان یک رابطه یا نزدیکی عاطفی.