معنی فارسی disemployment

B1

بی‌کاری به وضعیت یا فرایند از دست دادن اشتغال اشاره دارد.

The state of being unemployed or the act of losing employment.

example
معنی(example):

نرخ بی‌کاری امسال به شدت افزایش یافته است.

مثال:

The disemployment rate has risen sharply this year.

معنی(example):

بی‌کاری می‌تواند تأثیرات جدی بر اقتصاد داشته باشد.

مثال:

Disemployment can have serious effects on the economy.

معنی فارسی کلمه disemployment

: معنی disemployment به فارسی

بی‌کاری به وضعیت یا فرایند از دست دادن اشتغال اشاره دارد.