معنی فارسی disheir

B1

محرم کردن یک فرد از وراثت به علت رفتار یا انتخاب‌های خاص.

To deprive someone of their right to inherit.

example
معنی(example):

قانون جدید هدفش محروم کردن وراثتی کسانی است که از سنت‌های خانواده پیروی نمی‌کنند.

مثال:

The new law aims to disheir those who do not follow the family's traditions.

معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند او را به خاطر گزینه‌های نامطلوبش محروم کنند.

مثال:

They decided to disheir him for his unpopular choices.

معنی فارسی کلمه disheir

: معنی disheir به فارسی

محرم کردن یک فرد از وراثت به علت رفتار یا انتخاب‌های خاص.