معنی فارسی disimpark

B1

آزاد کردن یا خارج کردن از پارک یا محدودیت، معمولاً در زمینه فعالیت‌های عمومی.

To free from parking constraints or remove restrictions from a designated area.

example
معنی(example):

پارک آزاد شد تا فضای بیشتری برای فعالیت‌ها ایجاد شود.

مثال:

The park was disimparked to create more space for activities.

معنی(example):

آنها نیاز داشتند تا این منطقه را آزاد کنند برای رویداد پیش رو.

مثال:

They needed to disimpark the area for the upcoming event.

معنی فارسی کلمه disimpark

: معنی disimpark به فارسی

آزاد کردن یا خارج کردن از پارک یا محدودیت، معمولاً در زمینه فعالیت‌های عمومی.