معنی فارسی dispaint

B1

عمل تغییر رنگ یا نقاشی مجدد.

To repaint or change the paint on a surface.

example
معنی(example):

هنرمند تصمیم گرفت دیوار را دوباره رنگ کند تا فضا را تازه کند.

مثال:

The artist decided to dispain the wall to refresh the space.

معنی(example):

شما می‌توانید بوم را دوباره رنگ کنید اگر طراحی جدیدی می‌خواهید.

مثال:

You can dispaint the canvas if you want a new design.

معنی فارسی کلمه dispaint

: معنی dispaint به فارسی

عمل تغییر رنگ یا نقاشی مجدد.