معنی فارسی dispence

B1

توزیع یا تخصیص چیزی، مانند پول یا دارو.

To distribute or provide something to others.

example
معنی(example):

فروشگاه برای خرید شما، پول خرد صادر می‌کند.

مثال:

The store will dispence change for your purchase.

معنی(example):

آنها دارو را طبق تجویز پزشک توزیع می‌کنند.

مثال:

They will dispence medication as prescribed by the doctor.

معنی فارسی کلمه dispence

: معنی dispence به فارسی

توزیع یا تخصیص چیزی، مانند پول یا دارو.