معنی فارسی dispender
B2فردی که چیزی را مصرف یا خرج میکند، به ویژه پول.
One who spends or disburses money, resources, or benefits.
- NOUN
example
معنی(example):
او به عنوان یک هزینهگذاران سخاوتمند ثروتش شناخته میشود.
مثال:
He is known as a generous dispender of his wealth.
معنی(example):
یک هزینهگذار باهوش مطمئن میشود که به اندازه خرج کردن سرمایهگذاری هم کند.
مثال:
A wise dispender makes sure to invest as well as spend.
معنی فارسی کلمه dispender
:
فردی که چیزی را مصرف یا خرج میکند، به ویژه پول.