معنی فارسی disserves

B1

آسیب زدن به چیزی به خاطر عمل یا رفتاری نامناسب.

To negatively impact or undermine something.

example
معنی(example):

این رفتار به شهرت شرکت آسیب می‌زند.

مثال:

This behavior disserves the reputation of the company.

معنی(example):

عدم گوش دادن به تعاملات تیم ما آسیب می‌زند.

مثال:

Failure to listen disserves our team dynamics.

معنی فارسی کلمه disserves

: معنی disserves به فارسی

آسیب زدن به چیزی به خاطر عمل یا رفتاری نامناسب.