معنی فارسی dissolutionism

B1

مکتب فکری یا نظریه‌ای که بر نابودی ساختارهای موجود و ایجاد تغییرات بنیادین در جامعه تأکید دارد.

A philosophical or political doctrine advocating for the dissolution of existing structures in society.

example
معنی(example):

انحلال‌گرایی بر نیاز به تغییر در جامعه تأکید دارد.

مثال:

Dissolutionism emphasizes the need for change in society.

معنی(example):

ایده انحلال‌گرایی می‌تواند به دیدگاه‌های جدیدی منجر شود.

مثال:

The idea of dissolutionism can lead to new perspectives.

معنی فارسی کلمه dissolutionism

: معنی dissolutionism به فارسی

مکتب فکری یا نظریه‌ای که بر نابودی ساختارهای موجود و ایجاد تغییرات بنیادین در جامعه تأکید دارد.