معنی فارسی dissuadable
B1قابل متقاعد شدن یا منصرف شدن از یک تصمیم یا اقدام.
Able to be dissuaded; not firmly set in a decision.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در مورد تصمیمات پرخطر قابل منصرف شدن است.
مثال:
She is dissuadable when it comes to risky decisions.
معنی(example):
قابل منصرف شدن گاهی اوقات میتواند مفید باشد.
مثال:
Being dissuadable can sometimes be helpful.
معنی فارسی کلمه dissuadable
:
قابل متقاعد شدن یا منصرف شدن از یک تصمیم یا اقدام.