معنی فارسی distancy

B1

فاصله، به مسافتی اشاره دارد که بین دو یا چند نقطه وجود دارد.

The amount of space between two or more points; can refer to physical or abstract distances.

example
معنی(example):

فاصله ستاره‌ها باعث می‌شود که دسترسی به آن‌ها دشوار باشد.

مثال:

The distancy of the stars makes them hard to reach.

معنی(example):

وقتی فاصله را در نظر می‌گیریم، باید محدودیت‌های سفر فضایی را محاسبه کنیم.

مثال:

When considering distancy, we must account for space travel limitations.

معنی فارسی کلمه distancy

: معنی distancy به فارسی

فاصله، به مسافتی اشاره دارد که بین دو یا چند نقطه وجود دارد.