معنی فارسی distritbute

B1

عمل تقسیم یا نشر چیزی به افراد یا مکان‌ها.

To divide and give out something.

example
معنی(example):

ما بروشورها را در اطراف محله توزیع خواهیم کرد.

مثال:

We will distritbute the flyers around the neighborhood.

معنی(example):

سازمان هدف دارد تا غذا را به نیازمندان توزیع کند.

مثال:

The organization aims to distritbute food to those in need.

معنی فارسی کلمه distritbute

: معنی distritbute به فارسی

عمل تقسیم یا نشر چیزی به افراد یا مکان‌ها.