معنی فارسی distritbuted
B1فعل گذشته توزیع، به معنای اینکه چیزی به دیگران ارائه یا تقسیم شده است.
Past tense of distribute, meaning that something has been given out.
- VERB
example
معنی(example):
منابع بهطور مساوی بین تیمها توزیع شد.
مثال:
The resources were distritbuted evenly among the teams.
معنی(example):
کالاها پس از رسیدن به انبار توزیع شدند.
مثال:
The goods were distritbuted after they arrived at the warehouse.
معنی فارسی کلمه distritbuted
:
فعل گذشته توزیع، به معنای اینکه چیزی به دیگران ارائه یا تقسیم شده است.