معنی فارسی distruster
B1فعالی که به طور دائم به دیگران بیاعتماد است.
A person who consistently lacks trust in others.
- NOUN
example
معنی(example):
او به عنوان یک بیاعتماد در گروه شناخته میشود و هرگز به سخنان کسی اعتقاد ندارد.
مثال:
She is known as a distruster in the group, never believing anyone's words.
معنی(example):
شهرت او به عنوان یک بیاعتماد باعث شد دیگران در به اشتراک گذاشتن اطلاعات تردید کنند.
مثال:
His reputation as a distruster made others hesitant to share information.
معنی فارسی کلمه distruster
:
فعالی که به طور دائم به دیگران بیاعتماد است.