معنی فارسی disvaluation

B1

کاهش یا افت ارزش یک دارایی یا کالا.

The reduction or depreciation of the value of an asset.

example
معنی(example):

کاهش ارزش ارز باعث مشکلات اقتصادی شد.

مثال:

The disvaluation of the currency led to economic issues.

معنی(example):

کاهش ارزش می‌تواند به طور منفی بر بسیاری از سرمایه‌گذاران تأثیر بگذارد.

مثال:

Disvaluation can impact many investors negatively.

معنی فارسی کلمه disvaluation

: معنی disvaluation به فارسی

کاهش یا افت ارزش یک دارایی یا کالا.