معنی فارسی diswarren

B1

عدم تضمین، به معنای نبود گارانتی یا میثاق برای انجام یک وعده.

The lack of assurance or guarantee regarding something promised.

example
معنی(example):

عدم تضمین وعده‌ها آنها را بدبین کرد.

مثال:

The diswarren of the promises made them skeptical.

معنی(example):

بدون یک تضمین، برقراری اعتماد سخت بود.

مثال:

Without a diswarren, trust was hard to establish.

معنی فارسی کلمه diswarren

: معنی diswarren به فارسی

عدم تضمین، به معنای نبود گارانتی یا میثاق برای انجام یک وعده.