معنی فارسی dittied

B1

خواندن آهنگ یا نغمه‌ای به صورت غیررسمی و معمولاً به شکلی شاد.

To sing or play a tune in a light-hearted or informal manner.

example
معنی(example):

او آنقدر خوشحال بود که یک ملودی شاد دیت کرد.

مثال:

He was so happy that he dittied a cheerful tune.

معنی(example):

در طول پیاده‌روی، او یک آهنگ دیت کرد که همه به آن پیوستند.

مثال:

During the hike, she dittied a song that everyone joined in on.

معنی فارسی کلمه dittied

: معنی dittied به فارسی

خواندن آهنگ یا نغمه‌ای به صورت غیررسمی و معمولاً به شکلی شاد.