معنی فارسی downbend
B1به معنای خم شدن به سمت پایین است و معمولاً در زمینههای فیزیکی و حرکتی استفاده میشود.
To bend or curve downward.
- VERB
example
معنی(example):
جاده در راه به ساحل به طرز محسوسی خم میشود.
مثال:
The road will downbend sharply on the way to the beach.
معنی(example):
او مجبور شد خم شود تا کتاب افتاده را بردارد.
مثال:
He had to downbend to pick up the fallen book.
معنی فارسی کلمه downbend
:
به معنای خم شدن به سمت پایین است و معمولاً در زمینههای فیزیکی و حرکتی استفاده میشود.