معنی فارسی downby

B1

به معنای در نزدیکی یا پایین‌تر از یک مکان خاص است.

In or near a lower place.

example
معنی(example):

ما در نزدیکی رودخانه توقف کردیم تا پیک نیک داشته باشیم.

مثال:

We stopped downby the river to have a picnic.

معنی(example):

کافه در گوشه پایین قرار دارد.

مثال:

The coffee shop is located downby the corner.

معنی فارسی کلمه downby

: معنی downby به فارسی

به معنای در نزدیکی یا پایین‌تر از یک مکان خاص است.