معنی فارسی downbye
B1به معنای در ناحیه پایین یا در نزدیکی یک مکان به هنگام خداحافظی است.
Informally used to denote proximity when saying goodbye.
- ADVERB
example
معنی(example):
ما در نزدیکی ایستگاه خداحافظی کردیم.
مثال:
We waved goodbye downbye the station.
معنی(example):
او با دوچرخه در نزدیکی خانهاش به ملاقات دوستانش رفت.
مثال:
He biked downbye the house to meet his friends.
معنی فارسی کلمه downbye
:
به معنای در ناحیه پایین یا در نزدیکی یک مکان به هنگام خداحافظی است.