معنی فارسی downcastly

B1

به معنای به طرز غمناک یا ناامیدانه به نظر رسیدن است.

In a manner that shows sadness or low spirits.

example
معنی(example):

او بعد از شنیدن خبر بد به طرز ناراحت به نظر می‌رسید.

مثال:

She looked downcastly after hearing the bad news.

معنی(example):

او با کمر خمیده و سر پایین راه می‌رفت.

مثال:

He walked downcastly, with his head down.

معنی فارسی کلمه downcastly

: معنی downcastly به فارسی

به معنای به طرز غمناک یا ناامیدانه به نظر رسیدن است.