معنی فارسی duckish
B1صفتی به معنای شبیه به مرغابی یا نشاندهنده رفتارهای کودکانه و فریبنده.
Adjective meaning resembling a duck or exhibiting childish, playful behavior.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رفتارش امروز کمی شبیه به رفتار یک مرغابی بود.
مثال:
His behavior was a bit duckish today.
معنی(example):
خصوصیات مرغابیوار شخصیت او را خندهدار کرد.
مثال:
The duckish traits of the character made him humorous.
معنی فارسی کلمه duckish
:
صفتی به معنای شبیه به مرغابی یا نشاندهنده رفتارهای کودکانه و فریبنده.