معنی فارسی ducklet
A2اصطلاحی که به جوجهمرغابی یا مرغابی کوچک اشاره دارد.
A term referring to a small duck or young duck.
- NOUN
example
معنی(example):
به آن جوجهمرغابی زیبا که در برکه شنا میکند نگاه کن!
مثال:
Look at that adorable ducklet swimming in the pond!
معنی(example):
جوجهمرغابی به طور نزدیک مادرش را دنبال کرد.
مثال:
The ducklet followed its mother closely.
معنی فارسی کلمه ducklet
:
اصطلاحی که به جوجهمرغابی یا مرغابی کوچک اشاره دارد.