معنی فارسی dure

B2

دور، ابزار یا وسیله‌ای که هنرمندان برای ایجاد بافت یا اثری خاص در هنر استفاده می‌کنند.

A tool or device used by artists to create texture or a particular effect in art.

example
معنی(example):

هنرمند از دور استفاده کرد تا بافت نقاشی را ایجاد کند.

مثال:

The artist used a dure to create the texture of the painting.

معنی(example):

یک دور می‌تواند عمق را به یک اثر هنری اضافه کند.

مثال:

A dure can often add depth to a piece of art.

معنی فارسی کلمه dure

: معنی dure به فارسی

دور، ابزار یا وسیله‌ای که هنرمندان برای ایجاد بافت یا اثری خاص در هنر استفاده می‌کنند.