معنی فارسی dured

B1

دچار کردن، به معنی دنبال کردن یا مداخله در یک روند یا تصمیم.

To intervene in or influence a process or decision.

example
معنی(example):

او تصمیم خود را برای چندین ماه دچار کرد قبل از اینکه انتخاب نهایی را بگیرد.

مثال:

He dured his decision for several months before making the final choice.

معنی(example):

آنها پیشنهاد را دچار کردند تا بازخورد بیشتری بگیرند.

مثال:

They dured the proposal to get more feedback.

معنی فارسی کلمه dured

: معنی dured به فارسی

دچار کردن، به معنی دنبال کردن یا مداخله در یک روند یا تصمیم.