معنی فارسی dysgnosia
C1دیسگنوزیا، اختلالی در شناخت و شناسایی اشیا یا افراد.
A disorder characterized by an inability to recognize familiar objects or faces.
- NOUN
example
معنی(example):
دیسگنوزیا میتواند بر توانایی تشخیص چهرهها تأثیر بگذارد.
مثال:
Dysgnosia can affect one's ability to recognize faces.
معنی(example):
افرادی که دچار دیسگنوزیا هستند ممکن است در انجام وظایف آشنا مشکل داشته باشند.
مثال:
People with dysgnosia may struggle with familiar tasks.
معنی فارسی کلمه dysgnosia
:
دیسگنوزیا، اختلالی در شناخت و شناسایی اشیا یا افراد.