معنی فارسی effectuation

B1

تحقق، فرآیند و رویکردی برای یافتن و بهره‌برداری از فرصت‌ها و منابع در کارآفرینی.

A theory in entrepreneurship that emphasizes the use of available resources to create opportunities.

example
معنی(example):

تحقق، نظریه‌ای در کارآفرینی است که بر منابع متمرکز است.

مثال:

Effectuation is a theory of entrepreneurship focused on resources.

معنی(example):

درک تحقق می‌تواند به کارآفرینان جدید در دریابش عدم قطعیت کمک کند.

مثال:

Understanding effectuation can help new entrepreneurs navigate uncertainty.

معنی فارسی کلمه effectuation

: معنی effectuation به فارسی

تحقق، فرآیند و رویکردی برای یافتن و بهره‌برداری از فرصت‌ها و منابع در کارآفرینی.