معنی فارسی encumbrous

B1

سخت و دشوار برای حمل و نقل یا مدیریت.

Burdening or hindering, making movement or action difficult.

example
معنی(example):

بسته‌های سنگین حرکت را دشوار کردند.

مثال:

The encumbrous packages made it hard to move.

معنی(example):

سبک گفتار سنگین او اغلب مردم را گیج می‌کند.

مثال:

His encumbrous style of speaking often confuses people.

معنی فارسی کلمه encumbrous

: معنی encumbrous به فارسی

سخت و دشوار برای حمل و نقل یا مدیریت.