معنی فارسی ensuant
B2ناشی، نتیجهای که از یک عمل یا وضعیت خاص ناشی میشود.
Resulting or following as a consequence.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پیامدهای ناشی از آن برای همه شگفتانگیز بود.
مثال:
The ensuant consequences were surprising to everyone.
معنی(example):
در زندگی، تغییرات ناشی از آن معمولاً غیرقابل اجتناب هستند.
مثال:
In life, ensuant changes are often unavoidable.
معنی فارسی کلمه ensuant
:
ناشی، نتیجهای که از یک عمل یا وضعیت خاص ناشی میشود.