معنی فارسی epiphanize
B1فعل به معنای ایجاد لحظات روشنگری و درک عمیق در دیگران.
To create moments of realization or insight for others.
- OTHER
example
معنی(example):
نویسنده هدف دارد که خواننده را با پیچشهای غیرمنتظره تحت تأثیر قرار دهد.
مثال:
The author aims to epiphanize the reader with unexpected twists.
معنی(example):
هدف او این است که در طول ارائه، مخاطب را روشنگر کند.
مثال:
Her goal is to epiphanize the audience during the presentation.
معنی فارسی کلمه epiphanize
:
فعل به معنای ایجاد لحظات روشنگری و درک عمیق در دیگران.