معنی فارسی erraticism

B1

ویژگی یا حالت رفتار ناهمسان و غیرقابل پیش‌بینی.

The state or quality of being erratic.

example
معنی(example):

رفتار نامنظم او موضوع نگرانی بین دوستانش بود.

مثال:

His erraticism was a topic of concern among his friends.

معنی(example):

نامنظم بودن او باعث شد که او نتواند روابطش را حفظ کند.

مثال:

Her erraticism made it hard for her to maintain relationships.

معنی فارسی کلمه erraticism

: معنی erraticism به فارسی

ویژگی یا حالت رفتار ناهمسان و غیرقابل پیش‌بینی.