معنی فارسی executress

B2

اجراکننده زن، زنی که به عنوان شخص مسئول در یک وصیت‌نامه منصوب شده است.

A female executor, especially appointed to manage an estate.

example
معنی(example):

اجراکننده املاک مطمئن شد که تمامی آرزوها محترم شمرده شوند.

مثال:

The executress of the estate ensured all wishes were honored.

معنی(example):

به عنوان یک اجراکننده، او وظایف خود را به جدیت انجام داد.

مثال:

As an executress, she took her duties seriously.

معنی فارسی کلمه executress

: معنی executress به فارسی

اجراکننده زن، زنی که به عنوان شخص مسئول در یک وصیت‌نامه منصوب شده است.