معنی فارسی executry
B1اجرای وصیت، فرآیند مدیریت و توزیع املاک طبق وصیتنامه.
The process of administering the estate of a deceased person.
- NOUN
example
معنی(example):
فرایند اجرایی ممکن است پیچیده و وقتگیر باشد.
مثال:
The executry process can be complex and time-consuming.
معنی(example):
او با توجه دقیق به جزئیات، به اجرا پرداخت.
مثال:
He navigated the executry with careful attention to detail.
معنی فارسی کلمه executry
:
اجرای وصیت، فرآیند مدیریت و توزیع املاک طبق وصیتنامه.