معنی فارسی extrasensory
C1غیرحسی به ادراکات یا ارتباطاتی اطلاق میشود که از حواس معمولی فراتر میروند.
Referring to perception or communication beyond the ordinary senses, often in a paranormal context.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او ادعا میکند که تواناییهای غیرحسی دارد که به او امکان پیشبینی رویدادها را میدهد.
مثال:
She claims to have extrasensory abilities that allow her to predict events.
معنی(example):
ارتباط غیرحسی اغلب در داستانهای علمی تخیلی به تصویر کشیده میشود.
مثال:
Extrasensory communication is often depicted in science fiction.
معنی فارسی کلمه extrasensory
:
غیرحسی به ادراکات یا ارتباطاتی اطلاق میشود که از حواس معمولی فراتر میروند.