معنی فارسی extrinsically

B1

به شکل وابسته به عوامل بیرونی یا خارجی.

In a manner that is external or not inherent.

example
معنی(example):

او به طور خارجی با وعده‌ی یک پاداش انگیزه‌دار شد.

مثال:

She was motivated extrinsically by the promise of a bonus.

معنی(example):

این روش به طور خارجی دانش‌آموزان را به خاطر رفتار خوب پاداش می‌دهد.

مثال:

The approach extrinsically rewards students for good behavior.

معنی فارسی کلمه extrinsically

: معنی extrinsically به فارسی

به شکل وابسته به عوامل بیرونی یا خارجی.