معنی فارسی extrinsical

B2

وابسته به عوامل بیرونی یا خارجی، به ویژه در زمینه‌ی کارکرد یا رفتار.

Relating to or arising from outside of the subject being considered.

example
معنی(example):

عملکرد تیم تحت تأثیر عوامل خارجی مانند شرایط جوی و حمایت قرار گرفت.

مثال:

The team's performance was affected by extrinsical factors like weather and support.

معنی(example):

انگیزه‌های خارجی می‌توانند بهره‌وری در محیط کار را افزایش دهند.

مثال:

Extrinsical motivation can boost productivity in the workplace.

معنی فارسی کلمه extrinsical

: معنی extrinsical به فارسی

وابسته به عوامل بیرونی یا خارجی، به ویژه در زمینه‌ی کارکرد یا رفتار.