معنی فارسی extrications
B2نجاتها، اقداماتی برای رهایی یا بیرون آوردن از وضعیتهای مشکلساز.
Plural form of extrication, referring to the acts of freeing or removing something.
- NOUN
example
معنی(example):
نجاتهایی که در طول آموزش انجام شد، چشمگیر بودند.
مثال:
The extrications performed during the training were impressive.
معنی(example):
نجاتهای متعددی بعد از حادثه لازم بود.
مثال:
Multiple extrications were necessary after the accident.
معنی فارسی کلمه extrications
:
نجاتها، اقداماتی برای رهایی یا بیرون آوردن از وضعیتهای مشکلساز.