معنی فارسی faciocervical
B2مرتبط با صورت و گردن.
Relating to the face and neck.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
منطقه فاسیوسرویکال صورت را به گردن متصل میکند.
مثال:
The faciocervical region connects the face to the neck.
معنی(example):
او پس از تصادف در ناحیه فاسیوسرویکال درد دارد.
مثال:
He has pain in the faciocervical area after the accident.
معنی فارسی کلمه faciocervical
:
مرتبط با صورت و گردن.