معنی فارسی factorizations

B1

فاکتوریزه‌سازی‌ها، روش‌های مختلف تحلیل یک عدد یا عبارت به عوامل واقعی آن.

Different processes or methods of breaking down numbers or expressions into their factors.

example
معنی(example):

فاکتوریزه کردن‌های مختلف اعداد می‌تواند به نتایج متفاوتی منجر شود.

مثال:

Various factorizations of numbers can lead to different outcomes.

معنی(example):

معلم به ما چندین راه فاکتوریزه کردن برای عبارات پیچیده نشان داد.

مثال:

The teacher showed us several factorizations for complex expressions.

معنی فارسی کلمه factorizations

: معنی factorizations به فارسی

فاکتوریزه‌سازی‌ها، روش‌های مختلف تحلیل یک عدد یا عبارت به عوامل واقعی آن.